پرواز...

آسمان آغوشش را ازمن دریغ می کند ... فکردیگری باید کرد ...
باید دوباره در ذهن خود دو بال بکشم به وسعت همه ی حسرت های نپریدن.
باید پرواز را دوباره در ذهنم مرور کنم...
اینجاچقدر بوی نا می دهد. اینجا همه پیله می شوند اما کسی پروانه شدن را بلد نیست. اینجا درست همین جا ، همه خوابها یک تعبیر دارند  تنهایی.. تنهایی.. تنهایی
باید بروم ... باید در ذهن خود دو بال بکشم به وسعت همه ی روزهایی که می توانستم اما نخواستم .
پرواز را باید خوب به خاطر بسپارم ...
همین برای پرنده شدن کافیست ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.