آرشیو سیستم من !

همیشه اعتراف کرده ام آدم شلخته ای بوده ام.. خیلی به درد جارو و پارو کردن و مرتب کردن اتاق و  عوض کردن دکور هم نبوده ام .. و همیشه اعتراض خانواده و دوستانم را بخاطر این بی حوصلگی هایم شنیده ام و سعی کرده ام  با سکوتم خیلی خشمگینشان نکنم...

اما وقتی صحبت نوشتن و شعر و ادبیات و عکس می شود... شاید با انضباط ترین و مرتب ترین و دقیق ترین آدم روی زمین می شوم. دست خودم نیست. وقتی سیستم را روشن می کنم از همان  کلیک اول  همه چیز مرتب است.  درایوی که مربوط به دوستان و عکس ها و  فیلم ها و اشعارو خاطرات و نوشته هایم است آنقدر با دقت  حتی با قید تاریخ و ماه و روز  در پوشه ها  قرارگرفته اند که هرکس ببیند باورش نمی شود این ها متعلق به کسی باشد که حوصله مرتب کردن حتی اتاق خودش را هم ندارد..

اما همه این ها یک طرف قضیه است .. عیب بزرگی که دارم این است که وقتی عکس یا نوشته یا نامه ای را آرشیو می کنم  حتی وقتی صاحب آن عکس و نوشته ها زمان زیادی است که رفته است و خبری از او نیست باز هم  نمی توانم آن را حذف کنم. من به طرز اعتیادآوری آرشیوهایم را نگه می دارم . به طرز اعتیادآوری هرچند ماه آنها را مرور می کنم .و با هر مرور آن  دوباره وچند باره دلم می گیرد.. از روزهایی که رفتند . از سال هایی که گذشت .. از آدم هایی که  از دلم کوچ کردند اما از آرشیو من هرگز.

 چه شعرها و نوشته ها و عکس و فیلم  هایی را دارم که می توانم  سالها بعد آن ها را با حوصله و دقت دوباره بخوانمشان ، ببینمشان و باز دلم بیشتر بگیرد...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.