احساس خوشبختی چیزی به جز یک خونواده ی مهربون و دوستانی یک رنگ و وفادار نیست که وقتی در گیرودار کلی گرفتاری و دلمشغولی های روزمره و در دردهای پنهان و آشکار دست و پا می زنم ، به دادم می رسند و با یک زنگ و یه پیغام کوچیک که حالت چطوره؟
اصلا حکمت سوال خوبی؟ در همینه ... این سؤال«خوبی؟» برداشت های مختلفی داره . گاهی می پرسن خوبی؟ یعنی نزده به سرت ، دیوونه نشدی؟ که این سوال مطمئناً با همه طنز بودنش نگرانی هایی رو توی خودش پنهان کرده .
گاهی می پرسن خوبی؟ یعنی کلی گلایه از همون واژه سرریز میشه که تو باید به وجدانت مراجعه کنی...
و گاهی می پرسن خوبی؟ و این خوبی یعنی نگرانتم ، یعنی خوب بودن تو برام مهمه ، یعنی یه جورایی حس می کنم در کنار همه ی مشغله های روحی و فکریم خوب بودن تو هم یه گوشه ی امنی جا گرفته ... یعنی دوستت دارم و دوست داشتنم اصلا ربطی به موقعیت و شرایط نداره ...
من عاشق همین خوبی؟ هام .. خوبی هایی که به آدم انگیزه میده تا بازم خط قرمزی بکشی روی همه ی افکار پوچی که گاهی بدجوری عذابت میده...
حالا من می پرسم «خوبی؟»
همیشه خوب باشی دوست خوب من:)