چند روزی هست که دلم عجیب هوس رفتن و نبودن دارد. چند روزی هست که فکر می کنم خسته شده ام ازاین محیط های مجازی مسخره.. ازاین کانال که از همان لحظه ی ایجادش موجی از پشیمانی همه ی وجودم را گرفت و اگر نبود دلگرمی های دوستان و اساتید و ادیب دوستان عزیز هرگز ادامه اش نمی دادم.
امروز یکی از دوستان زنگ زد . حرف جالبی زد ... می گفت می خواهم تلگراممو از ته ِ ته ِ ته دیلیت کنم. گفتم ... ممکن نیست مگر اینکه از وجودت ریشه کنی.
و امروز خودم را روبروی خودم قرار می دهم تا به تصمیم بزرگ تن دهم . همه چیز را حذف کنم... از سیستم ، از گوشی ، از حتی ذهنم... باید اول ریشه اش را در وجودم بخشکانم. کار سختی است ..خیلی هم سخت است . مثل اینکه به آدم بگویند نفس نکش کم کم عادت می کنی ... سخت است اما عادت می کنی! شاید هم راست می گویند نفس نکشیدن که به آخر خط رسیدن نیست تازه شروع یک زندگی جدید است ...!فقط کمی آدم می میرد...همین!