کاپوچینو:))

 امروز از صبح با درمان گیاهی که عطار محله مان زحمتش را کشیده بود از معده درد خلاص شده بودم. پودر سبز رنگ و بد طعمی که هر روز باید دوبار توی دهنم بریزم و قورتش بدهم . صبح تا ظهر بسیار عالی بود. همه چیز همان طور بود که انتظارش را داشتم. درکنار همکاران و مهربانی و بوی هرچه دوستی بود.

عصر به دلیل نداشتن چای خشک، به پیشنهاد یکی از همکاران کاپوچینو خریدند و با تبلیغات وسیعی که کردند گفتند نیاز به شکر ندارد. ما هم ریختیم داخل لیوانمان و آب جوش را هم تویش رها کردیم . بگذریم از قاشقی که نداشتیم تا همش بزنیم ... اما چشمتان روز بد نبیند. این قهوه آماده چنان تلخ بود که حلقمان را تا ته سوزاند... هرچه اعتراض کردیم کسی پاسخ گو نبود... مجبور شدیم  چند حبه قند داخلش بریزیم :| به هرحال به ته لیوان که رسیدم قندها اثر کرده بود و شیرین شده بود.  جایتان خالی کلی خندیدیم. شب کاری ام وقتی کامل شد که دستگاه فتوکپی ام هم تعمیر شده به مغازه رسید .. شب خوبی بود. این شبها خاطرات خوبی را برای همه ما  به جا می گذارد.هرچند کسب و کارمان آنقدر کساد است که مغازه را تبدیل کرده ایم به کافی شاپ:|


نظرات 2 + ارسال نظر
دلارام چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 21:22 http://L-r-y.persianblog.ir

دعا میکنم اوضاع کارت رو به راه بشه

فدات

دلارام چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 21:21 http://L-r-y.persianblog.ir

سلام
خوشحالم که حالت خوبه
وقت کردی یه دکتر هم بری خوبه، فقط برا چک شدن.نه که مشکلی باشه فقط برا اینکه خیال خودت راحت شه

انشالله شنبه میرم آزمایش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.