شب دلگیر..

من امشب بدجوری دلم گرفته ... ازاون دل گرفتن ها که همراهش چاشنی حقارت و مغبون زدگی و یه جورایی انگار به دیوار رسیدنه اونم بعد این همه تلاش و حس احمقانه  برای گذشتن و رفتن و رسیدن .. درحالی که تازه می فهمم .. من هیچوقت پیش نرفتم .. هیچوقت ... به قول فروغ من فرو رفتم ... اونم تو باتلاقی که اسمشو خوشبینانه گذاشته بودم زندگی.. :((

نظرات 3 + ارسال نظر
arash چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 00:34 http://mnevesht.blogsky.com

چه نا امید. کاش همه دل گرفتنها آخر شبی باشه. با خوابیدن و صبح بیدار شدن تموم بشه

بعضی دلگرفتگی ها شاید از ازل تا ابد ادامه داشته باشه.. بعضی دلتنگی ها شب و روز نمی شناسه :(

ماه رخسار چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 00:32 http://www.doorashena.blogsky.com

می خواستم باشی که باشم
خودخواهانه است؟
نهـــــــــ!
هرکس که گفت بهر تو مردم دروغ گفت
من راست می گویم که برای تو زنده ام...

*****************

سلام...خوشحال میشم بهم سر بزنی
نظر فراموش نشه...

سلام ، چشم حتما

مَن‌ها چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 00:29 http://manha.blogsky.com/

حس من رو داری پس.

حس تلخ و دردناکیه :((

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.