ترس عجیبی به جانم ریخته. از همان ترس ها که پشت سرش نگرانی از دست دادن چیزی یا کسی باشد. همان ترسی که وقتی دسته ی صندلیت که شل شده ناگهان می لرزد و تو وحشتزده فکر می کنی زلزله آمده و به بیرون از اتاق می گریزی. ترس از نداشتن کسانی که یک روز خواه ناخواه از دستشان بدهی.. ترس از موجودات موهومی که فکر می کنی در گوشه کنار اتاقت در شبهای تاریک در زیر نور مهتاب و لابلای درخت انگور کمین کرده اند تا تو را بترسانند و تو قرص ها را همیجور می چپانی توی دهانت و سعی می کنی با لبخند کمی بمیری... بی خیال این همه سایه های هولناک
ترس، در وجودم رخنه کرده آنقدر که دیگر مثل پیرزن ها دعای حرز جان و یا شاید ترس و نمیدانم نامش را چه بگذارم را با هزار فوت و فنی که دعانویس گفته است سوزانده ام ، با اسپند دود کرده ام و با گلاب کمی از آن را نوشیده ام و بعدش دوخته ام به لباسم ، نزدیک قلبم ...
خیلی وقت است که می ترسم . از سایه خودم حتی ، از نفس های نا آرام مادرم ، از خواب های عمیق پدر که نکند رفته باشد توی کما .. از دعواها ، از صحبت های بلند ، از جیغ های بچه ها .. از همه چیز می ترسم
این روزها ترس همزادم شده است . ترس از خودم واینکه دارم کجا می روم و می خواهم کجای دنیا را بگیرم . که اینهمه با شتاب دارم روزها و لحظه ها را قدم می زنم ...
حس خوبی ندارم . ترس همه ی وجودم را مثل غده ای سرطانی دربرگرفته . باید فکری برایش بکنم قرص ها و دعای دوخته شده بر شانه ام تنها دستاویز کوچکی برای پناه بردن از ترسی است که بی مهابا مرا در کام خود کشاند ه است..
زمین لرزه یک حس عجیبی داره. انگار درون آدم سنجش ریشتر هست. وقتی می لرزه می فهمی که این خطرناک هست یا نه.
واثراتش مثل خرابیاش تو دل آدم می مونه :(
سلام فائزه
تو که گفتی شمال غربی هستیم
الان خراسان شمالی شمال غربیه
آهان ببخشید شما گفتی از استان های سردسیرمنظورت غرب بود ؟ نه ما شمال شرق هستیم اینجا هم زمستونای سردی داره. حالا چه فرقی می کنه . همه ایران سرای من است :)
اونجا کجاس که روی خط زلزله هستش
نتونستم بفهمم
رفتم سایت مرکز لرزه نگاری کشور که دیدم خیلی جاهای ایران زلزله اومده هر چند خیلی هاشون شدید نبود , خلاصه نشد بفهمم کجایید و زلزله اش چطوریا بوده
یکی از دوستانم گفت بهم مانیتورش همون مانیتور شماست , چه جالب واقعا هاااااا , هر دوتایی تون یک مانیتور دارید و یک برند خخخخ
دیدم عکساشون رو قشنگ بود , احتمالا سامسونگ برداریم ما
انتخابهامون از بین سامسونگ و ال جی بود که گفتن سامسونگ بهتره
اینجا خراسان شمالیه... چه جالب:)) سامسونگ هم برند مطمئنیه
سلام فائزه عزیز
داری جدی میگی زلزله اومده اونجا
چیزی که نشده
امیدوارم همه چیز درست بشه اونطوری که میخوای
سلام. اینجا رو خط زلزله است ... هر چند وقت یه نوازشی می کنه زمین :) و ترس که همدم همیشگی ماست یه جورایی دلهره رو به جونمون می ریزه . نه خدارو شکر چیزی نشد:)