بین رفتن و ماندن. بودن و نبودن مانده ام،
بلاگفا همه ی خاطره ها یم را به باد داد.
و من دوباره دلشوره هایم رابرمی دارم تا بروم همان خانه قدیمی . همان جا که بهترین خاطراتم را از آنجا دارم.
کوله بارم را برمی دارم و می روم .. تا معمار دوباره ی روزهایم شوم
اینجا را هم دوست دارم . تابستان من اینجا گذشت . با همه خوبی ها و تلخی ها و شیرینی هایش . اینجا هم برایم پر از خاطرات خوب است .آن یک ماه رویایی که تنهایی را با همه وجود حس کردم. تابستانی که استارت اولین رمانم را زدم. تابستان و عصرهای زیبای حیاط و عصرانه و چایی در کنار مادر . تابستانی که پربود از لبخندهای سیب حیاط همه را اینجا بودم... من هرگز تابستانی به زیبایی و تنهایی امسال تجربه نکرده بودم !
اما می خواهم بروم . بروم جایی که آغاز شده ام . به اصل خودم بازگردم . خدا را چه دیدی شاید این بار دلشوره های آفتابگردان های زندگی ام به پایان برسد.
دلم به ماندن است و هوای رفتن ندارم اما باید بروم !
می روم تا دوباره آغاز شوم! برایم دعا کنید!
فائزه جان افتتاح شد خبر بده.......
افتتاح شد. آدرسش رو گذاشتم توی پست آخرم
سلام :)
امشب افتتاح شد وبلاگت ؟؟
انشالله ب سلامتی بنویسی خبرهای خوب خوب :)
بله عزیزم . افتتاح شد ولی خب سرم خیلی شلوغه . . فعلن مونده تا بقیه کاراشو انجام بدم
سلام
لطفا به این لینک سر بزنید و به نوشته من رای بدهید. ممنونم
http://timemachine.mihanblog.com/post/4181
حتما
دعا میکنم
ایشالا از روزای خیلی بهتری اونجا مینویسی
ایشالا
کادوی خونه ی جدیدته عزیزم، پیش پیش
مرسی عزیزم. فدای تو. لینکت می کنم حتما بیا اونجا
آدرس به منم بده :)
باشه . امشب وبلاگمو افتتاح می کنم ^ــ^
آدرستو نداریم...
هنوز وبلاگمو ایجاد نکردم:|